رسانه و ویژگی‌های سنی

دسته بندی سه دوره هفت ساله

با توجه به تألیفاتی که در زمینه تعلیم و تربیت وجود دارد مهمترین مرحله بندی در مباحث تربیتی بر اساس رشد بوده و در این نوشتار نیز به بیان آن و ویژگی‌های مختلف در هر مرحله اکتفا می‌کنیم:

  1. مرحله‌ی نخست؛ مرحله‌ی کودکانه
  2. مرحله‌ی دوم؛ مرحله‌ی نوجوانی
  3. مرحله‌ی سوم؛ مرحله‌ی پیشا جوانی

 

البته هر یک از این مراحل به مراحل ریزتری بر اساس نتایج به دست آمده از روانشناسی رشد قابل تقسیم است. گفتنی است این تفکیک با تطبیق ویژگی‌های ذکر شده در مطالعات تربیت اسلامی با دیگر منابع صورت می‌گیرد.

این نام‌گذاری از برخی روایات مربوط اخذ شده و اشاره به وضعیت غالب متعلم و متربی (والد و فرزند) در این سنین دارد و تقریبا؛ مرحله‌ی اول با کودکی، مرحله‌ی دوم با نوجوانی و مرحله‌ی سوم با آستانه‌ی جوانی مقارن است.

 

ویژگی‌های عمومی 1 تا 7 سال:

این مرحله با تولد و پانهادن انسان به دنیایی که با جهان درونِ رحم بسیار متفاوت است آغاز میشود. گرچه کودک نیز مانند جنین هنوز عمدتاً از محیط تأثیرپذیر است، اما با تغییر بارزی که در محیط اطراف او صورت میگیرد، حوزه‌ی تأثیرپذیری او نیز بسیار متحول می‌شود. چشم و گوش و سایر ابزارها و قوای شناختی که از پیش برای کودک مهیا شده است، اینک مجال می‌یابند که از محیط جدید کسب اطلاع کنند؛ اطلاعات و شناخت‌هایی که وسیله‌ای برای رشد و تعالی حقیقی کودک در مراحل بعد است.

 

در واقع انسان، برخلاف موجوداتی که واکنش‌هایشان به محیط پیرامون خود صرفاً بازتابی یا غریزی است، دارای انتخاب آگاهانه است. اما این انتخاب، نیازمند تکرار، تمرین و کسب تجربه است و مرحله‌ی کودکی مجالی است که طی آن نوزاد آدمی ضمن فعالیت‌های آزاد یا هدایت شده‌ی خویش و از طریق تجربه‌های متعدد و متنوع، امکانات ذاتی خود را از قوه به فعل در می‌آورد.

 

 

در این مرحله کودک اقدام به ایجاد ارتباط حسی با خارج و برای شناخت محیط پیرامون خود تلاش میکند. او با کنجکاوی اقدام به مشاهده و پرسش در طبیعت می‌نماید و همزمان، سعی میکند با جهان و انسان‌های اطراف خود ارتباط برقرار کند.

در این دوره علاوه بر استفاده‌ی کودک از حس خود برای شناخت محیط اطراف، «رمز» و «نماد» نیز دارای اهمیت است. در این دوره به جهت گسترش تجهیزات ذهنی، جنبه‌های تجسمی گسترش پیدا می‌کند. تجهیزات ذهنی‌ای که کودک در این دوره به آن مجهز می‌شود عبارتند از:

زبان یا کنش علامتی: به خزانه لغات افزوده می‌شود، در نتیجه کودک قادر به فعالیت رمزی می‌گردد. زبان آموزی از اولین لوازمی است که در جهت ایجاد ارتباط با همنوع در انسان شکل می‌گیرد.

شکل گیری فعالیت‌های رمزی: کودک قادر می‌گردد از فعالیت‌های نمادی استفاده کند و از این طریق، آنچه را که آرزو دارد و یا نسبت به آن رغبتی دارد برآورده می‌کند. آگاهی کودک در این دوره از انحصار در عالم درون، به ادراک حسی از جهان بیرون و سپس تخیل و تامل درونی گسترش می‌یابد و قابلیت نمادگذاری برای امور خیالی به صورت بازی و توانایی سخت گفتن و ارتباط کلامی با هم سالان نمودار می‌شود.

 

تصویر ذهنی: طرحواره‌هایی (روان بنه) هستند که قبلا برون سازی شده اند و حالا در خدمت درون سازی درآمده اند. تصاویر ذهنی، بازنمایی‌هایی از اشیا و رویدادهای گذشته هستند که در ذهن کودک نقش می‌بندند. در این دوره فعالیت‌هایی ظهور می‌یابند تا تعامل کودک با محیط شکل بگیرد. این تعامل در نهایت منجر به سازگاری میشود؛ سازگاری از طریق کسب تجربه، تمرین تعامل با دیگران از راه بازی و تقلید و نیز شکل گیری عادات محقق می‌شود.

تقلید در غیاب الگو: عبارت است از توانایی تقلید، حتی زمانی که الگو قابل مشاهده نباشد.

تخیل: درک نکردن موقعیت دقیق و روابط محسوسات با یکدیگر، نداشتن قابلیت ذهنی برای ادراک امور نامحسوس، نبودن رویکرد انتقادی به شناخت ‌ها و باورها، تمییز ندادن خوب و بد واقعی

 

ویژگی‌های عمومی دوره 7 تا 14 سال

این دوره، اطاعت نام گرفته است.

در این دوره کودک آمادگی پیدا می‌کند برای درک قواعد و مقررات و گرایش او به فرمان برداری و اطاعت، پذیرفتن قوانین و مقررات، میل به فعالیت، گرایش به روابط اجتماعی و کار دسته جمعی، قوت می‌گیرد.

همچنین از جهت رفتاری کودک متوجه زندگی اجتماعی و خواست‌های دیگران، ماجراجویی، فراگیری موثر و تلاش و کار می‌شود.

کودک قادر به تشخیص خوب از بد و سود از زیان یا سن تمیز است. کودک می‌تواند در این بازه دارای «تفکر نسبی» باشد، او به دوره قل رسیده است و کم کم به این درک می‌رسد که چیزها همیشه سیاه و سفید یا درست و غلط نیست. تفکر نسبی از تقسیم بندی تا سطوح عینی و انتزاعی گسترده می‌شود.

 

ریزدوره‌ی 8 تا 9 سال

در این بازه سنی توانایی عملیات عینی به صورت ردیف کردن و طبقه بندی کردن را به دست می‌آورند. در ادامه «نگهداری ذهنی در این دوره شکل می‌گیرد. نگهداری ذهنی یعنی درک ثبات کمی اجسام و ثبات ویژگی‌های فیزیکی و هندسی آن ‌ها علی رغم تغییر شکل. ظرفیت  نگهداری ذهنی بر پایه برگشت پذیری استوار است. توانایی فکر کردن به یک رشته مراحل و بعد تغییر دادن جهت به صورت ذهنی و برگشتن به نقطه آغاز در این بازه حاصل می‌گردد و تفکر کودک بسیار منطقی‌تر و انعطاف پذیر‌تر است. این بدان معنا نیست که این عملیات می‌تواند به صورت کاملا انتزاعی صورت بگیرد بلکه باید در مقابل چشمان کودک و کاملا عینی باشد. از این روی تکنیک‌های پیچیده‌ی روایتی توسط کودک در این بازه درک نمی‌شود و روایت‌های ساده برای آن ‌ها مفید‌تر و قابل فهم‌تر است.

ریز دوره‌ی 10 تا 12 سالگی

کودکان در این بازه‌ی سنی وارد دوره تفکر انتزاعی می‌شوند. آن‌ها می‌توانند به راه‌های جایگزینی که در حال حاضر حضور ندارند فکر کنند. آن ‌ها در این بازه سنی می‌توانند چندین سیر داستانی را دنبال کنند و نیت افراد را بخوانند.

ریز دورة 13 تا 14 سال

کودکان در این بازه‌ی سنی مفاهیم چکیده را درک می‌کنند. به آن معنا که امکان دارد بتوانند از جملات قصار یا ضرب‌المثل‌ها آموزه‌هایی به دست آورند. همچنین توانایی فرض کردن موقعیت‌هایی که فرضی هستند را هم دارند. ازاین‌رو نوجوانان در این سن می‌توانند عمیقاً فکر کنند و با سؤالات اخلاقی مواجه شوند.

 

 

نوجوانان در این سن به‌طور فزاینده‌ای از احساسات خود آگاه هستند و تمایل دارند بیشتر با خود خلوت کنند. نوجوانان بیش‌ازپیش با سؤالات اخلاقی مواجه هستند.

نوجوانان در مرحله‌ی عملیات صوری، طبق عملیات ذهنی عمل می‌کنند و برای فکر کردن لازم نیست اشیا و رویدادهای عینی وجود داشته باشد بلکه آن ‌ها از طریق تامل درونی به قواعد منطقی کلی تری پی می‌برند.

نوجوانان سعی می‌کنند برای مسائل فرضیه‌هایی ارائه دهند و بر اساس آن ‌ها استدلال می‌کنند. آن ‌ها از احتمالات شروع می‌کنند تا به واقعیت برسند.

نوجوانان از طریق گزاره ‌ها و جمله ‌ها به منطق قضایا پی می‌برند. این امر بدون مراجعه به حالت عینی مسائل رخ می‌دهد. نوجوانان همچنین قادر می‌گردند بین روابط قضایا با یکدیگر رابطه برقرار کنند.

 

ویژگی‌های عمومی 14 تا 21 سال  (15 تا 17 سال)

شرایط و ویژگی‌های این مرحله به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته‌ی اول شرایط عمومی است که تقریباً برای همه به طور مساوی اتفاق می‌افتد و دسته‌ی دوم، شرایطی است که بسته به تفاوت نوع یا زمان بروز استعدادها و ظرفیت‌ها، به طور متفاوت ظاهر می‌شود. برای مثال، شرایط ویژه‌ی دختران و پسران در این دوره تفاوت‌هایی دارند. سن بلوغ جسمی و جنسی دختران و پسران متفاوت است و همچنین، بلوغ بینشی و گرایشی دختران عموماً زودتر از پسران فرا می‌رسد و به همین جهت در دین اسلام، سن تکلیفی دختران، قبل از سن تکلیفی پسران است.

 

همچنین با شکوفایی نسبی استعدادها، زمینه‌هایی بسیار متنوع و متفاوت برای تعلیم و تربیت پدید می‌آید که همچون مراحل قبل، نمی‌توان آنها را در یک دسته جای داد. به این ترتیب، با عنایت به این که ظرفیت ‌ها و قابلیت‌های متفاوت انسان‌ها، در این دوره بروز بیشتری می‌یابند و در نتیجه، تفکیک شاخه ‌ها و رشته‌های علمی و مهارتی، در این سنین اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و با توجه به این که زمان بروز و ظهور این ظرفیت ‌ها ممکن است قدری متفاوت باشد.

از نظر گرایشی در این دوره تحول روحی از تشخص طلبی، استقلال خواهی و تردید در اعتماد به کسانی که مرجع فکری و عاطفی او بوده اند، تا احساس نیازهای متنوع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نیز توسعه و تنوع خواسته‌ها، همراه با امکان انتخاب آگاهانه‌ی میان آنها و مقاومت روحی در برابر برخی خواسته ‌ها و ترک لذایذ رخ می‌دهد.

از جهت رفتاری، تغییر رفتار از تقلید از الگوهای اجتماعی، در خود فرو رفتن، بی‌حوصلگی، سرکشی و پرخاشگری تا انتخاب آگاهانه و امکان به کارگیری عزم و اراده‌ی قوی در نوجوان مشاهده می‌شود.

نوجوانان در این مرحله عمدتا با مسائل عاشقانه مواجه می‌شوند. شاید اولین عشق خود را نیز تجربه کنند! آن ‌ها سعی می‌کنند امتیازات جنسیتی دریافت کنند. نوجوانان مشتاقانه در پی این هستند که در مواجه با جنس مخالف قرار گیرند و یاد بگیرند که چگونه در لحظات رمانتیک باید رفتار کنند.

مهم‌ترین نکته در این دوره علاوه بر هویت، بلوغ است. میانگین بلوغ جنسی در کشور ما ممکن است پایین‌تر از این سن باشد اما در این شیوه نامه بیش از همه بلوغ رفتاری و روانی مدنظر بوده است که به صورت گزینشی در سنین قبل به آن پرداخته شده است. همچنین هویت در بخش‌های پیشین بسط داده و مفصلا بحث شده است.

 

منبع: تبیان

https://mimttc.ir/?p=290